شما وقتی عبارت تفکر طراحی (Design thinking) را میشنوید، به چه چیزی فکر میکنید؟ آیا ذهن شما به سمت طراحی بنر، بنر گیف یا طراحی پست و استوری اینستاگرام میرود؟
شاید اگر برای اولین بار تفکر طراحی را بشنوید، واقعا فکر کنید به چیزی بر میگردد که به طراحی ربط دارد ولی باید بگوییم که معنی Design thinking بسیار فراتر از طراحی و فرایندی بسیار ارزشمند و تأثیرگذار برای مقابله کردن با مشکلات در مقیاس بزرگ و در زمینههای مختلف است. در این مطلب تفکر طراحی (Design thinking) چیست را تعریف میکنیم، در مورد قوانین و مراحل تفکر طراحی هم توضیح میدهیم.
تفکر طراحی به معنی روش برخورد مشاغل با چالشها و مشکلات بزرگ مانند چگونگی بهبود محصولات، افزایش تعداد کاربران، ایجاد تأثیر مثبت بر مشتریان، بازار و فراتر از آن است. تفکر طراحی شامل تحقیقات، ایدهپردازی و نمونهسازی برای دستیابی به راهحلهای روشن برای مشکلات پیچیده و دشوار است.
با تمرکز بر نیازهایی که مشتریان دارند، شرکتها راهحلهایی را ایجاد میکنند که مشتریان از آنها لذت میبرند. تفکر طراحی مبتنی بر راهحل است و کمتر به وسواس در چالشها توجه دارد و بیشتر به دنبال پیدا کردن راه حل است.
تفکر طراحی به کسبوکارها در مقابله با مشکلات بزرگ کمک میکند. برخی از مشکلات خیلی ساده هستند اما برخی از مشکلات در زندگی روزمره ما بسیار دشوار هستند. مثلاً اگر بازخوردی از مشتریان دریافت کردید که طراحی محصول شما ضعیف است و اگر در تلاش برای ورود به بازار جدید باشید چه کاری انجام میدهید؟
برای مشکلات بزرگ راهحلهای اثبات شدهای وجود ندارد و برای حل آنها نیاز به خلاقیت است. تفکر طراحی بر اساس نیاز کاربر است در هر جلسه ایدهپردازی، آزمایش و نمونه اولیه انجام میشود که همه به نیاز مشتری بر میگردد. اینکه بتوانیم مخاطب خود را بهتر درک کنیم احتمالاً تجربه کاربری بسیار بهتری را ارائه میدهیم که خواسته مشتری است و به دیگران توصیه میکند.
تفکر طراحی اولین بار در زمینههای طراحی و مهندسی مورد استفاده و استقبال قرار گرفت سپس به دلیل جذابیتی که داشت در بین مشاغل مختلف مانند سازمانهای خصوصی، دانشگاهها، رسانهها، سازمانهای دولتی، در زمینه هنر و بسیاری از زمینهها و صنایع مختلف کاربرد دارد و با استفاده از آن مشکلات را حل میکنند.
انجام هر کاری نیاز به قواعد و قوانین مخصوص دارد در تفکر طراحی هم مثل بقیه کارها نسخههای زیادی از فرآیند ایجاد میشود اما همه آنها باید از یک مسیر کلی پیروی کنند و برای تصمیمگیری بهتر باید کار را بهصورت گروهی پیش ببرید. این به شما کمک میکند تا پیشفرضهای خود را به چالش بکشید و راهحلهای بیشتری را پیدا کنید.
ابهام در تفکر طراحی اجتنابناپذیر است و شما نمیتوانید همهی پاسخها را مخصوصاً در اوایل کار پیدا کنید. نمیتوانید ابهام را برطرف کنید بنابراین بهتر است آن را با آزمایش و تحقیق بپذیرید.
برای انجام تفکر طراحی نیاز به مراحل مختلفی وجود دارد تا طرح را مفید و کارآمدتر طراحی کنید و باعث حل مشکلات شما شود. در ادامه ۵ مرحله از انجام تفکر طراحی را توضیح میدهیم.
اولین مرحله از هر پروژه تفکر طراحی، شناخت مخاطبان است. در متنهای بالاتر هم گفتیم که شناخت مخاطب بسیار مهم است. بار دیگر میگوییم که همه چیز مربوط به کاربران است بنابراین با شناسایی و درک خواستهها، نیازها، چالشها و لحظات لذتبخش مخاطب شروع کنید.
در مورد تعریف تفکر طراحی (Design thinking) صحبت کردیم و مهم بودن آن را در کسبوکارها گفتیم. قانونها و ۵ مرحله تفکر طراحی را هم بررسی کردیم و اطلاعات کاملی را دریافت کردید. حالا در هر زمانی که مشکل بزرگی در کسبوکار خود داشتید میتوانید با استفاده از تفکر طراحی آن را به صورت کامل شناسایی و با استفاده از شناخت کامل مخاطب مشکل را حل کنید.
اگر شما هم در کسبوکار خود از تفکر طراحی استفاده کردید تجربه خود را در قسمت نظرات برای مخاطبان سایت بنردیزاین بنویسید.